آینده قطب بندی جهان – سمیر امین


سمیر امین – مترجم: ب. کیوان
  • نابرابری در رشد جامعه های بشری، سراسر تاریخ شناخته شده از فرازترین روزگار قدیم را نشان می دهد. امّا تنها در دوران جدید است که قطب بندی نتیجه پایدار توسعه جهانی سیستمی است که برای نخستین بار در تاریخ مجموع خلق های سیاره را در یک منطق اقتصادی، منطق سرمایه داری یکپارچه کرده است …
۱- نابرابری در رشد جامعه های بشری، سراسر تاریخ شناخته شده از فرازترین روزگار قدیم را نشان می دهد. امّا تنها در دوران جدید است که قطب بندی نتیجه پایدار توسعه جهانی سیستمی است که برای نخستین بار در تاریخ مجموع خلق های سیاره را در یک منطق اقتصادی، منطق سرمایه داری یکپارچه کرده است.
قطب بندی جدید (سرمایه داری) شکل های پیاپی ای را در ارتباط با تحول شیوه تولید سرمایه داری آشکار می کند.
(الف): شکل مرکانتیلیستی (۱٨۰۰-۱۵۰۰) پیش از انقلاب صنعتی بر هژمونی مسلط سرمایه تجاری مرکزی های آتلانتیک و ساخت پیرامونی های عصر (کشورهای قاره آمریکا) بر حسب پیروی کامل شان از منطق انباشت سرمایه تجاری فرمانروا بود.
(ب): چگونگی ای که می تواند «کلاسیک» را توصیف کند بر پایه انقلاب صنعتی سامان می یابد که از این پس شکل های مرکزی سرمایه داری را مشخص می کند. در صورتی که پیرامونی ها (به تدریج همه آسیا- به جز ژاپن- و آفریقا که به آمریکای لاتین اضافه می شود) روستایی، نه صنعتی و بنابراین واقعیت از دیدگاه مشارکت شان در تقسیم کار بین المللی سرمایه دارانه در تولیدهای کشاورزی و معدنی، ویژه کار باقی می مانند. این مشخصه مهم قطب بندی با مشخصه دوّم نه کم اهمیت سیستم همراه است: تبلور سیستم های صنعتی مرکزی به عنوان سیستم های ملی خود متمرکز به موازات ساختمان دولت ملی بورژوایی بنا شده است. در مجموع این دو مشخصه بفعدهای فرمانروای ایدئولوژی رهایی ملی را که در پاسخ به مصاف قطب بندی شکل گرفته، در نظر می گیرد.